نگاهی به ایمنی سرویس های مدارس
داخل خیابان سرگشته است و منتظر اتوبوس ایستاده و با دوستانش شوخی می کند. نزدیک ظهر است و جمعیت زیادی از دانشآموزان برای رفتن به خانه نزدیک ایستگاه اتوبوس جمع شده اند و این جمعیت تا نزدیکی خیابان کشیده شده است و گاهی هم طبق همان رفتارهای کودکانه کمی با هم کلنجار میروند و…
با شروع فصل مدارس نگرانی والدین برای رفتوآمد فرزندانشان به مدرسه نیز آغاز میشود. قبل از شروع مدارس، معمولا والدین به فکر ثبتنام کردن فرزندشان در نزدیکترین مدرسه هستند تا او مسافت زیادی را طی نکند، ولی در این بین والدین بسیاری ناگزیر شدهاند به هر دلیلی در مدارس دورتر از محل زندگی خود ثبتنام کنند.
در چند سال گذشته سازمان اتوبوسرانی با نزدیک کردن تعدادی از ایستگاه های اتوبوس خود به مدارس، کمی رفت و آمد دانشآموزان را آسانتر کرد، ولی باز هم به علت بروز برخی حوادث ناخواسته، والدین را ترغیب کرد که هر چه بیشتر از سرویسهای مدارس استفاده کنند و اکنون اینگونه سرویسها به یکی از رکنهای اساسی برای حمل و نقل دانشآموزان از خانه به مدرسه و بالعکس تبدیل شدهاند.
بعضی از این سرویسها یا از طرف مدارس معرفی میشوند یا خود خانوادهها آنها را معرفی میکنند. در چند سال گذشته خبرهای بسیاری از بروز حادثه برای سرویسهای مدارس را از گوشه و کنار شهر شنیدهایم و همین امر موجب شده تا علاوه بر حساسیت والدین برای انتخاب درست راننده، بحث ایمنی خودروها نیز برای مدارس و بهخصوص سازمان آتشنشانی بیش از پیش اهمیت پیدا کند.
حادثه بیشک خبر نمیکند
ایمنی این سرویسها را بسیار مهم است
ما شعاری داریم با این عنوان که حادثه خبر نمیکند؛ این یعنی شما باید در همه حال برای حادثه آمادگی داشته باشید. از طرف دیگر مگر می شود که تعدادی زیادی بچه در یک ماشین باشند و ما به این موضوع بیاهمیت باشیم؟
از طرفی بعضی از رانندگان این تصور را دارند که حالا چند بچه را سوار کردهاند و دور میزنند و بعد از چند دقیقه هم آنها را به خانه برمیگردانند!
معمولا سرویسها بیشتر از حد مجاز دانشآموز سوار میکنند که با این حساب اگر برای هر کدام از آنها فقط پنج دقیقه وقت بگذارند، زمان طولانی می شود و این از نظر اصول ایمنی بسیار خطرناک است.
- شلوغی و اوج ترافیک
ترافیک یکی دیگر از موارد خطرآفرین برای سرویسهای مدارس
در زمان تعطیلشدن مدارس که اواسط روز هم هست، شما به ترافیک وحشتناکی برخورد میکنید و آن ساعت، زمانی است که احتمال وقوع حادثه بیشتر میشود و این به آن معناست که به میزان نفراتی که در یک محل تجمع دارند، خطر حادثه هم بیشتر میشود که همین موضوع، کمک و امدادرسانی را با مشکل مواجه میکند.
- و باز هم سرعت زیاد
با نگاهی به آمارهای آتشسوزی در یک سال و نیم گذشته مفهمیم که در این مدت ما 2هزار و 618مورد آتشسوزی اتومبیل داشتهایم که این خود زنگ خطری برای سرویسهای مدارس است.
متاسفانه بعضی از این سرویسها بیش از حد مجاز سرنشین دارند و همین امر در صورت رعایت نکردن اصول ابتدایی ایمنی و حتی قوانین راهنمایی و رانندگی، میتواند به فاجعهای بزرگ تبدیل شود.
در کنار تمام اینها راننده باید در داخل محیط ماشین نظم را بین بچهها برقرار کند؛ مثلا اینکه کسی در موقع حرکت ایستاده نباشد یا سرش را از پنجره بیرون نکند یا حتی شیء نوک تیزی مثل مداد و پرگار را دستش نگیرد. چون ممکن است ماشین با سرعت زیادی در حرکت باشد و در این بین راننده ناگهان ترمز کند و دانشآموز با سر به شیشه جلوی ماشین برخورد کند. ما نمونههایی داشتهایم که منجر به فوت شده است. همه این موارد میتواند به طور محسوسی بر ایمنی دانشآموزان اثر بگذارد.
- شمارش ایمنی
حاجیزاده از بیتوجهی رانندگان سرویسهای مدارس به شدت انتقاد و اضافه میکند: چند نفر از این رانندگان آموزش ایمنی دیدهاند؟ آیا هر سرویس یک خاموشکننده برای مواقع ضروری دارد؟ آیا راننده از اصول اولیه امداد و نجات آگاهی دارد؟ اینها موارد خیلی مهمی است که باید یک راننده بداند، برای مثال اگر سرویسی دچار تصادف شد، آیا راننده میتواند اقدامات اولیه را برای نجات جان یک کودک انجام دهد؟ هر چقدر هم که یک راننده تمام قوانین را رعایت کند، باز هم فقط 50درصد آن را انجام داده است و مابقی را باید احتیاط کند و اصول ابتدایی را بداند. اینگونه آموزشها را برای رانندگان اتوبوس و تاکسی ارائه میشود، ولی هنوز برای رانندگان سرویسهای مدارس کاری صورت نگرفته است.
- اعلام آمادگی
معاون پیشگیری و آموزش سازمان آتشنشانی با اعلام آمادگی خود برای آموزش رانندگان سرویسهای مدارس در شهرمشهد میگوید: سازمان آتشنشانی در هر زمان این آمادگی را دارد تا آموزشهای لازم را برای رانندگان سرویسهای مدارس برگزار کند.
وی میافزاید: آموزش بهترین راه برای پیشگیری از این نوع حوادث است و گاهی خود ما مشاهده میکنیم که رانندهای با بیدقتی، مصدومی را سر صحنه حادثه جابهجا کرده و همین کار منجر به فلج شدن آن مصدوم شده است. این حادثه ممکن است برای یک کودک یا دانشآموزی که سوار سرویس مدرسهاش است نیز اتفاق بیفتد و راننده باید بتواند کمترین مقدمات امداد و ایمنی را قبل از رسیدن نیروهای امداد و آتشنشانی فراهم کند.
- ایـــمن برانیــد
بیشتر حوادث برای دانشآموزان، در زمان رفتن به مدرسه یا به منزل در حالی رخ میدهد که آنها در حال انتظار برای سرویس یا سوار و پیادهشدن از آن هستند. رعایت چند نکته ساده موجب میشود دانشآموزان کمتر دچار صدمات ناشی از تصادف با سرویس شوند.
از دانشآموزان بخواهید در محلی امن برای مثال پیادهرو و دور از رفتوآمد خودروها در انتظار سرویس مدرسه خود باشند.
اطمینان حاصل کنید که دانشآموزان تا هنگامی که خودرو کاملا متوقف نشده و راننده اجازه ورود نداده است، سوار سرویس نشوند.
به دانشآموزان یادآوری کنید که هرگز نباید پشت اتوبوس بدوند؛ چرا که ممکن است در زمان دور یا نزدیک شدنشان به سرویس، راننده آنها را نبیند.
سرویس مدرسه هم مانند یک کلاس است و راننده معلم آن، پس حتما باید به دانشآموزان خود توضیح دهید که به حرف راننده توجه کنند.
به دانشآموزان بگویید یک صندلی مناسب را انتخاب کنند و روی آن بنشینند و هنگام حرکت سرویس مدرسه به هیچ عنوان از جای خود بلند نشوند، زیرا یک ترمز ناگهانی موجب زمین خوردن آنها خواهد شد.
مواظب باشید دانشآموزان در داخل سرویس به هم چیزی پرتاب نکنند، زیرا ممکن است به راننده اصابت کند.
از دانشآموزان بخواهید با صدای بلند صحبت نکنند. صدای همهمه بچهها در خودرو سبب حواسپرتی راننده و توجه نکردن او به محیط بیرون و کاهش تمرکز و عکسالعمل به اتفاقات بیرون، از جمله چراغ قرمز و هشدارهای پلیس میشود. هیچگاه با راننده صحبت نکنند؛ چراکه ممکن است سبب تصادف شود.
بهتر است مقررات راهنمایی و نحوه عبور از خیابان بهصورت عملی در کنار سایر درسها، در تمام مدرسهها آموزش داده شود.
به دانشآموزان آموزش داده شود که بیرون آوردن سر و دست از پنجره سرویس مدرسه یا باز کردن آن در هنگام حرکت خیلی خطرناک است.
به رانندگان سرویسها تذکر داده شود که به هیچ عنوان بیش از ظرفیت اتومبیل خود دانشآموزی را سوار نکنند.
به رانندگان سرویسها تذکر داده شود که دانشآموزان را از نزدیکترین محل به منزل سوار کنند تا آنها مجبور نباشند برای سوار شدن به سرویس، از عرض خیابان یا بزرگراهها عبور کنند.
- ســرویس امن یعنی چی؟
از وقتی مدرسهها شروع شده، من باز هم باید سوار سرویس بشوم!؟
آقا سیروس هر روز صبح با پیکان جوانان گوجهای خودش میآید میایستد دم در و با لنگش شروع میکند ماشین را تمیز کردن. آقا سیروس همیشه میگوید: داش فلانی خیلی نوکرتیم! مادرم هم اخم میکند و میگوید: پسرم مواظب ایمنی رفتارت باش. من هم سوار ماشینش میشوم.
ماشین آقا سیروس ضبط هم دارد. و رادیو را بلند گوش میکند! او در راه آواز معروف ماشین مشتی مندلی نه بوق داره نه صندلی را با خودش میخواند و ما هم مجبوریم با او تکرار کنیم. در راه میرود بنزین هم میزند و بوی آن هم میپیچد و ما نمیتوانیم جیک بزنیم.
بیشتر صورت آقا سیروس را سبیل تشکیل میدهد و همین میتواند در مواقع دیر رسیدن به مدرسهمان کمک زیادی بکند. یک بار تا دم در آمده بود و آقای مدیر صف را تشکیل نداده بود. سیروسخان گاهی با ما شوخی هم میکند.
هر وقت یک راننده خانم میآید سراغش و از ماشین آقا سیروس جلو میزند، او هم سریع میرود تا تلافی کند و کلی داخل خیابان لایی میکشد و هشت تا بچه داخل ماشین از این طرف به آن طرف میشوند و گیج میروند مدرسه. گاهی میشود که آقاسیروس میگوید: بچه جان! برای اینکه از همین الان رانندگی را یاد بگیری، باید تمرین کنی.
بعدش هم میدهد دنده ماشین را من عوض کنم و کلی هم کیف میدهد و بعدش من میروم برای بچهها تعریف میکنم که من رانندگی بلدم.
تازه آقاسیروس توی راه، مسافر هم سوار میکند و میگوید: «باید خرج بنزین این عروس رو در بیارم دیگه!» او خیلی مرد باصفایی است و از آینه بغل ماشین برای ما شکلک در میآورد. یک بار که بنزین آقاسیروس رو به اتمام بود، ما مجبور شدیم که تا خود مدرسه ماشین را هل بدیم.
جریمهها را هم از ما میگرفت! وقتی با سرعت داخل کوچهها ویراژ میرفت و پلیس این حرکت را میدید سیروسخان میگفت: «بچهها خواستن! میخواستم سرشون گرم بشه.» بعد ما هم پول تو جیبیمان را میدادیم تا آقا سیروس ما را برساند مدرسه.
همین آخریها داخل بزرگراه بودیم که اگزوز ماشین در رفت و خاموش شد! ما چند دقیقه وسط بزرگراه مانده بودیم و جیغ میزدیم و آقا سیروس هی استارت میزد و ماشین روشن نمیشد. بالاخره پایین آمدیم و دیدیم دارد از دهان ماشین آب چکه میکند و تمامی ندارد.
آقا سیروس زیرسیگاریاش را گذاشت تا آب آنجا جمع شود. درهای ماشین هم قفل شده بود و هر کار میکردیم باز نمیشد. قیافه ماشین از شدت ضعف درهم شده بود و انگار داشت نفسهای آخرش را میکشید. آقا سیروس هر چی بشکه آب داشت، در آن خالی کرد. نزدیک ظهر شده بود و هیچکس خبر نداشت که ما درمانده از تمام شهر و مدرسه اینجا ساکن هستیم. وسط همین تفکرات بودیم که نمیدانم چه کسی از ماشینش یک نخ سیگار پرت کرد بیرون و ماشین شعله گرفت.
سیروسخان مانند کسی که مادرش مرده، شروع کرد به داد و فریاد و کمک خواستن؛ ما طبق یکسری از آموزشهای واقعا مفید مدرسه کمی از ماشین دور شدیم که خدایی نکرده منفجر نشود. پیکان جوانان گوجه ای آقا سیروس و سرویس مدرسه ما داشت در آتش میسوخت و ما فقط طبق همان قانون نانوشته فقط این صحنه حماسی را نگاه میکردیم…
- نظر کارشــناس
در جوامع در حال توسعه به دلایل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و… بخشی از مسئولیتهای خانواده برونسپاری میشود. یکی از این مسئولیتها، آموزش و پرورش فرزندان خانواده است که از سوی حوزههای دولتی و خصوصی انجام میپذیرد. در حاشیه این برونسپاری مسئولیت نقل و انتقال فرزندانمان به عهده بخشهای خصوصی است و گاهی دیده میشود که در خلال آن، این مدیریت دچار سردرگمیهایی نیز میشود.
در باب توضیح و تعریف در این حوزه، به دلیل پویایی شهر و شهرنشینی، گستره ایمنی در حوزه شهری بینهایت است و نمیتوان تعریف کامل و جامعی از این حوزه ارائه داد. اما من با چند سؤال ساده شروع میکنم که:
آیا خطرات احتمالی در سرویسهای مدارس تعریف و کارشناسی شده است؟
آیا دستورالعملی جامع برای پیشگیری از وقوع چنین خطراتی وجود دارد؟
آیا خودروهای سرویسدهنده دارای شرایط استاندارد هستند؟
در صورت بروز حریق، آیا راننده میتواند حادثه را مدیریت کند؟
این سؤال ها را به این دلیل مطرح میکنم تا تلنگری به ذهن مسئولان و متولیان امر باشد. بگذارید اینگونه مثال بزنم که مگر نه اینکه یک محموله پستی باید از ابتدای تحویل تا رسیدن به مقصد از ایمنی لازم برخوردار باشد و صاحب نامه خیالش از همه چیز راحت باشد؟ آیا رانندگان سرویسهای مدارس تبحر لازم را برای این کار دارند؟
سؤالهای بسیاری وجود دارد که به دلیل نوپا بودن این بحث شاید در نگاه اول به جواب قطعی و کاملی نرسیم، اما طرح آن هم میتواند در طولانی مدت کارآیی لازم خود را به دست آورد. ارائه آموزشهای ایمنی و امدادی به راننده، میتواند تا حدود زیادی از بروز حوادث این چنینی بکاهد.